خانه ی دوست

بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه عشق تر است

خانه ی دوست

بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه عشق تر است

سفر

سفر

 

پس از لحظه های دراز

بر درخت خاکستری پنجره ام برگی رویید

و نسیم سبزی تار و پود خفته مرا لرزاند

و هنوز من

ریشه های تنم را در شنهای رویاها فرو نبرده بودم 

 که به راه افتادم 

 پس از لحظه های دراز

سایه دستی روی وجودم افتاد 

 و لرزش انگشتانش بیدارم کرد

و هنوز من

پرتو تنهای خودم را

در ورطه تاریک درونم نیفکنده بودم 

 که به راه افتادم

پس از لحظه های دراز

پرتو گرمی در مرداب یخ زده ساعت افتاد

و لنگری آمد و رفتش را در روحم ریخت

و هنوز من 

 در مرداب فراموشی نلغزیده بودم

که به راه افتادم

پس از لحظه های دراز

یک لحظه گذشت

برگی از درخت خکستری پنجره ام فرو افتاد

دستی سایه اش را از روی وجودم برچید

 و لنگری در مرداب ساعت یخ بست 

 و هنوز من چشمانم را نگشوده بودم

که در خوابی دیگر لغزیدم

 

سهراب سپهری

نظرات 3 + ارسال نظر
اندیشه سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 23:26 http://andishehfarda.blogfa.com/

سلام وبلاگ باحالی داری
به من هم سر بزن

سیمین کوثری سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 23:41 http://khalijfars-jadehfarhangha.blogsky.com

همراه شو عزیز/همراه شو عزیز
تنها نمان به در/کین درد مشترک
هرگز جدا جدا/درمان نمی شود
دشوار زندگی/هرگز برای ما
بی رزم مشترک/آسان نمی شود
تنها نمان به در/همراه شو عزیز
همرا شو/همراه شو
همراه شو عزیز
تنها نمان به در/کین درد مشترک
هرگز جدا جدا/درمان نمی شود

farah یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 22:31 http://www.sara-tanha.blogsky.com

خیلللللللللللللللللللللللللللى خیلللللى خوب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد