اولین نوشته

 

« در آغاز هیچ نبود ،

کلمه بود و آن کلمه خدا بود »

و کلمه بی زبانی که بخواندش ،

و بی اندیشه ای که بداندش ،

چگونه می تواند بود ؟      

و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود ،

و با نبودن چگونه می توان بودن ؟

خدا بود و با او عدم ،

و عدم گوش نداشت .

حرفهائی هست برای گفتن ،

که اگر گوشی نبود ، نمی گوییم

و حرفهائی هست برای نگفتن ،

حرفهائی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند ،

حرفهای شگفت ، زیبا و اهورائی همین هایند ،

و سرمایه ماورائی هر کسی به اندازه حرفهائی  است که برای نگفتن دارد . . .

                                                « شاندل » 

* * * * * *

سلام به تمامی دوستان

اولین نوشته معمولا معرفی است و توضیح حضور ...  توضیح اینکه اینجا چه می کنم و اصولا چه هدفی رو دنبال می کنم.

خیلی وقته که با وبلاگ « خانه ی دوست » آشنا شدمه و هر وقت فرصت می کردم اینجا میومدم و از خوندن شعرهایی که سارا خانم (که به شعر هم خیلی علاقه دارن) به زیبایی انتخاب و توی وبلاگ می ذاشتن لذت می بردم و هر از چند گاهی من هم شعری در قسمت نظرات می نوشتم.

این آشنایی ادامه داشت تا اینکه چند روز پیش ایمیلی از ایشون دریافت کردم برای همکاری در اینجا.

همین جا از ایشون تشکر می کنم و من هم به روال سابق  ِ « خانه ی دوست » شعرهایی رو که خودم از خوندن اون ها لذت می برم رو اینجا قرار می دم به این امید که شما هم بپسندید.