از اوج باران، قصیده واری، - غمناک - آغاز کرده بود. می خواند و باز می خواند، بغض هزار ساله ی درونش را انگار می گشود اندوه زاست زاری خاموش! ناگفتنی است... این همه غم؟! ناشنیدنی است! *** پرسیدم این نوای حزین در عزای کیست؟ گفتند: اگر تو نیز، از اوج بنگری خواهی هزار بار از اوج تلخ تر گریست! فریدون مشیری |