خانه دوست
من دلم می خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست
کنج هردیوارش دوستانم بنشینند آرام
هرکسی می خواهد وارد خانه پرمهر و صفامان گردد
شرط واردگشتن،
شستشوی دلهاست
شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست
بر درش برگ گلی می کوبم
و به یادش با قلم سبز بهار می نویسم:
ای دوست،
خانه دوستی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
خانه دوست کجاست؟
مشیری
سلام بهت تبریک می گم وبلاگت عالیه
راستی یکی دوتا از شعرهای وبتو shaare کردم تو فیس بوکم امدیدوارم ناراحت نشی